در پژوهشهاي دو دهه اخير كه خانوادههاي چند همسري و تكهمسري را مقايسه كردهاند، مشكلات جسماني و تنش در همسران اول خانواده چند همسري، بيش از گروه مشابه در خانواده تك همسري است. همچنين از نظر سلامت رواني، زناني كه در خانوادههاي چندهمسري هستند، عزت نفس همسران اول خانواده، بسيار پايين و احساس تنهايي در آنها بسيار بالاست و معمولا زنان احساس نابرابري را از سوي همسرانشان تجربه ميكنند.
شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان، پيشنهاد حذف مواد 22 و23 لايحه خانواده را داد و دليل اين امر را لايحه اي دانست كه در آينده پيش روی داريم؛ ازدواج موقت و ازدواج مجدد، بحث بيسرانجامي است كه تا بوده، زنان و مردان را در برابر يكديگر قرار ميداده و هر كدام از حق خود سخن ميگويند و با استناد به پيامدهاي اجتماعي، رفع تمايلات خود را به نفع جامعه ميدانند. از قشر بيسواد تا برترين كارشناسان، پرداختن به آن را واجب ميدانند و همچنان قرار است اين امر حل ناشدني باقي بماند!
به گزارش «تابناک»، رييس شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان گفت: «اين شورا پيشنهاد داده است تا لايحه حمايت از خانواده بدون دو ماده 22 و 23 كه به ازدواج موقت و ازدواج مجدد اشاره ميكنند، تصويب شود». كبري خزعلي در نشست خبري همانديشي زن و خانواده كه در محل شوراي عالي انقلاب فرهنگي برگزار شد، اظهار داشت: «مقام رهبري از جايگاه زن در خانواده به عنوان ريحانه ياد كردند و اينكه در ارزشهاي ديني، ملاك كمال و كرامت يك مرد، ارزشگذاري او نسبت به همسرش است». وي با اشاره به سياستهاي كلان ابلاغي از سوي مقام رهبري براي برنامه چهارم و پنجم توسعه گفت: «نقش خانواده، جايگاه زن در خانواده و حضور او در عرصههاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و احقاق حقوق قانوني زن مورد توجه قرار گرفته است». خزعلي عنوان كرد: «شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان به كميسيون قضايي مجلس پيشنهاد داده است تا لايحه حمايت از خانواده بدون دو ماده 22 و 23 كه به ازدواج موقت و ازدواج مجدد اشاره ميكنند، تصويب شود. در لايحه ديگر حمايت از خانواده كه از دولت به مجلس خواهد آمد، اين دو ماده مطرح خواهند شد، چرا كه مواد 22و 23 ماهوي هستند و در لايحه ديگر حمايت از خانواده نيز دقيقا به ماهيت ازدواج و طلاق پرداخته ميشود».
ماده ۲۳ اين لايحه به اين شرح است: «اختيار همسر دايم بعدي، منوط به اجازه دادگاه پس از احراز توانايي مالي مرد و تعهد اجراي عدالت بين همسران است. تبصره ـ در صورت تعدد ازدواج چنانچه مهريه حال باشد و همسر اول آن را مطالبه نمايد، اجازه ثبت ازدواج مجدد منوط به پرداخت مهريه زن اول است». اما شادي اين ريحانهها چه ميزان مد نظر است؟ چند همسري، بیشتر تأثيرات بسيار بدي بر روحيه بانوان ميگذارد و آنها را از شاد بودن دور ميكند. اين در حالي است كه شادي او مساوي است با شادي فرزند. آنچنان كه پيش از اين در«ملت ما» آمد: «ما مادرها نميتوانيم اجازه دهيم كه فرزندانمان بيش از آنچه ما شاد هستيم، شادي كنند. اگر ما توانايي شاد بودن را داشته باشيم، فرزندانمان شادتر خواهند بود. اگر ما شادي خود را محدود كنيم، براي شادي آنها نيز مرزهاي زيادي قرار ميدهيم؛ بنابراين، ميزان شادي مجاز فرزندان ما در ارتباط مستقيم با حالات ماست. اگر شاد بودن، اولويت نخست ما باشد، آن زمان فرزندان ما ميزان بيشتري از شادي را تجربه ميكنند. وقتي شاد هستيم، فرزندانمان دوست دارند كه كنار ما باشند».
چند همسري در منابع مذهبي
در قرآن مجيد، زماني كه داشتن دهها همسر رايج بوده، آيه اي براي اجازه مشروط بر چند همسري آورده شده كه بسيار مورد توجه قرار گرفته و چه بحثها و نشستهايي كه بر سر چرايي و چگونگي اين آيه كه تشكيل نشده است! اما بايد گفت، آيه اي ديگر نيز در همان سوره آورده شده است كه گويا كمتر به آن توجه شده است! در سوره نساء آيه 129 آمده است: «و هر قدر هم كه بكوشيد و بخواهيد نمىتوانيد بين زنان به عدل و انصاف رفتار كنيد، پس [در ميل به ديگرى] پا را از حد فراتر مگذاريد تا همسر [پيشين] خود را بلاتكليف بگذاريد و اگر به اصلاح بپردازيد و تقوا پيشه كنيد، [بدانيد كه] خداوند آمرزگارى مهربان است».
تك همسريها سالمترند
در گزارشي با نام «اختلالات رواني در خانوادههاي چند همسري زياد است»، به نقل از آفتاب ميخوانيم كه عضو پژوهشكده خانواده دانشگاه شهيد بهشتي گفته است: «پژوهشهاي دو دهه اخير كه خانوادههاي چند همسري و تكهمسري را مقايسه كردهاند، مشكلات جسماني و تنش در همسران اول خانواده چند همسري بيش از گروه مشابه در خانواده تك همسري است. همچنين از نظر سلامت رواني، زناني كه در خانوادههاي چندهمسري هستند، عزت نفس همسران اول خانواده بسيار پايين و احساس تنهايي در آنها بسيار بالاست و معمولا زنان احساس نابرابري را از سوي همسرانشان تجربه ميكنند.» موتابي در ادامه گفت: «زنان در خانواده چندهمسري سوءرفتار فيزيكي، كلامي، هيجاني و جنسي را توسط شوهر و همسر ديگر تجربه ميكنند. همچنين تشخيص اختلالات روانپزشكي در خانواده چندهمسري بيش از خانواده تكهمسري است». وی همچنین درباره وضع كودكان خانوادههاي چند همسري، عنوان كرد: «ميزان مرگومير كودكان در خانوادههاي چند همسري، بسيار بيشتر از خانوادههاي تكهمسري است و بنا بر برخي نظريهها كه بر این باورند، خانواده يك سيستم است تغيير و فشار به اعضاي ديگر خانواده اثر ميگذارد و در نتيجه فرزندان خانوادههاي چند همسري در مقايسه با خانوادههاي تكهمسري احساس امنيت نداشتن، بدرفتاري، رفتار پرخطر، تمركز كمتر، ناسازگاري بيشتر در كلاس درس و تعامل ناكارآمد با ديگران را بيشتر احساس ميكنند». وي ادامه داد: «خشونت خانگي، گسستگي خانوادگي، تنش، حسادت، رقابت بين همسران و فرزندان و غيبت از جمله مواردي است كه در خانوادههاي چندهمسري بيش از خانوادههاي تك همسري است.» عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي، با بيان اينكه تنها يكي از اين تحقيقها به مرداني كه در خانواده چندهمسري هستند، پرداخته است، گفت: «مردان چندهمسري نسبت به مردان تك همسر مشكلات بيشتري دارند و نقش پدر در تربيت و نقشپذيري جنسيتي فرزندان در اين خانوادهها كاهش مييابد.» موتابي درباره وضع پژوهش چندهمسري در ايران، اظهار داشت: «تنها يك تحقيق نزدیک ده، دوازده سال قبل صورت گرفته كه اشكالات متدلوژيك بسياري دارد و نتيجه گرفته است كه از چندهمسري تنها خانمها آسيب ميبينند. عرف ايران اين اجازه را نداده كه پژوهشهاي بيشتري در اين زمينه صورت بگيرد و چندهمسري هنوز يك پديده ناخوشايند و نامطلوب است و اگر چندهمسري در جامعه پذيرفته شده نباشد آسيبها چند برابر ميشود.» در مقابل اين مطالب، ما با نظر جامعهيي ديگر از روانشناسان مواجه هستيم كه شادي زنان را موجب شادي فرزند و شوهر ميدانند. همان گونه كه ميدانيم، كوچكترين واحد جامعه، خانواده است. اثر شاد بودن افراد خانواده و به طبع آن شاد بودن جامعه بر كسي پوشيده نيست. حال چگونه ميتوان گفت: «اگر چند همسري در جامعه پذيرفته نباشد، آسيبها چند برابر ميشود»؟ آنچه مسلم است، مغايرت تمايل زنان و مردان در اين امر است كه بايد با فداكاري يكي از اين دو جنس و سركوب تمايلات اساسي آنها همراه باشد.