بررسی توقیع امام زمان(علیه السلام) به علی بن محمد سمری

علمای ما كه موفق به دیدار حضرت شده بودند، آن را برای مردم بازگو نمی‌كردند، بلكه اطرافیان و خواص آنان از روی شواهد و قراینی و یا در زمان‌های بعد، متوجه وقوع دیدار آن عالم با امام می‌شدند. لذا علما تحت عنوان مدعی مشاهده (فرد اعلام كننده و مدعی دیدار و ارتباط) قرار نمی‌گیرند و این روایت با داستان ملاقات برخی بزرگان تنافی ندارد.


بازسازی ظروف تفلون

آیا ادعای دیدار با توقیع حضرت مهدی(علیه السلام) به علی بن محمد سمری (دروغگو بودن مدعیان مشاهده ) منافات ندارد؟
برای آنكه به درستی در این مورد، گفت و گو كرد و به قضاوت نشست، ابتدا لازم است متن كلام حضرت را به دقت مرور كرد تا روشن شود مراد امام مهدی(علیه السلام) چیست؟
حدیثی كه بحث مشاهده و دروغگو بودن مدعی مشاهده را مطرح می‌كند، آخرین توقیع و نامه‌ای است كه امام زمان(علیه السلام) به چهارمین و آخرین نایب خاص خود، چند روز قبل از مرگ‌اش نوشته است.


متن نامه چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم
"ای علی بن محمد سمری! خداوند، اجر برادرانت را در عزای تو عظیم گرداند. به درستی كه تو تا شش روز دیگر از دنیا می‌روی. پس به كارهای خود رسیدگی كن وبه احدی وصیت مكن كه پس از وفات، جانشنین تو شود. به تحقیق دومین غیبت(غیبت كبری) واقع گردیده است. پس ظهوری نیست؛ مگر بعد از اذن خدای(عزوجل) و آن بعد از مدتی طولانی و قساوت دل‌ها و پر شدن زمین از ظلم خواهد بود به زودی می‌آید نزد شیعیان من، كسی كه ادعای مشاهده می‌كند. بدانید كسی كه ادعای مشاهده كند، قبل از خروج سفیانی و ندا، پس دروغگو و افترا زننده است. و لا حول ولاقوة الا بالله العلی العظیم"(كمال الدین، ج2، ب45، ح45)


این حدیث در بردارنده نكاتی است از جمله:

1.مدعیان مشاهده، در این دوره، وجود خواهند داشت.
2.مدعی مشاهده قبل از خروج سفیانی و ندا(دو علامت حتمی ظهور) هم دروغ‌گو است و هم افترا زننده.


افترا یا تهمت، آن است كه فردی به شخص دیگر عملی یا قولی را نسبت دهد؛ در حالی كه او چنین نكرده باشد. بنابراین بین دروغگو بودن و تهمت زدن، تفاوت است. هر دروغ‌گویی، تهمت زننده نیست. اگر كسی فقط مدعی دیدن باشد، ولی نسبتی به حضرت ندهد، ممكن است دروغ‌گو باشد اما تهمت زننده نیست. امام، در این نامه هر دو صفت ناپسند را به مدعی مشاهده، وارد كرده است؛ یعنی، مدعی مشاهده، نسبتی نیز به حضرت می‌دهد.

این نكات در نامه، بزرگان را بر آن داشت تا با تامل و تدبر دقیق‌تر به محتوای نامه بنگرند و بعد اظهار نظر كنند.
عده‌ای با توجه به این كه نامه، در آخرین روز‌های عمر نایب چهارم صادر شده و در آن، تصریح به پایان نیابت خاصه شده است؛ چنین گفته‌اند كه: مراد از مدعی مشاهده، مدعی نیابت خاصه و داشتن ارتباط با حضرت است؛ زیرا، نیابت خاصه؛ یعنی حضور نزد حضرت، همراه با شناخت آن بزرگوار و رساندن سۆالات مردم و ابلاغ پاسخ‌ها و پیام‌ها. این فرد، هم ادعای دیدار دارد و هم آنچه را می‌گوید، از جانب حضرت بیان می‌كند و حرف‌ها را پیام حضرت اعلام می‌كند.(بحار الانوار، ج52، ص151).
مرحوم آیت الله خمینی(رحمت الله علیه) می‌گویند: مراد از تكذیب مدعی مشاهده این است كه فردی مدعی ملاقات باشد، ولی شاهد و دلیلی نداشته باشد. (انوار الهدایه، ج1، ص256)
شهید آیت الله صدر(رحمت الله علیه) می‌گویند: مراد، ادعای انحرافی است كه شخصی با ادعای مشاهده و ارتباط، بخواهد عقاید و نظر خود را با نام پیام‌های امام زمان به مردم القا كند.(تاریخ الغیبة الصغری، ج1، ص654 ـ 639)
برخی نیز گفته‌اند: مراد از تكذیب مدعی ظهور است. (مهدی منتظر، ص93).
بنابراین می‌توان دریافت كه صرف دیدار، در روایت، منتفی نشده است و علما نیز نفی اصل دیدار را استفاده نكرده‌اند. به علاوه، روایت مدعی مشاهده را كذاب می‌داند؛ حال اگر كسی امام را ببیند و به دیگران نگوید، تحت این روایت قرار نمی‌گیرد. لذا اصل دیدار امر ممكنی خواهد بود.
نكته آخر این كه علمای ما كه موفق به دیدار حضرت شده بودند، آن را برای مردم بازگو نمی‌كردند، بلكه اطرافیان و خواص آنان از روی شواهد و قراینی و یا در زمان‌های بعد، متوجه وقوع دیدار آن عالم با امام می‌شدند. لذا علما تحت عنوان مدعی مشاهده (فرد اعلام كننده و مدعی دیدار و ارتباط) قرار نمی‌گیرند و این روایت با داستان ملاقات برخی بزرگان تنافی ندارد.


منبع: پایگاه اطلاع رسانی مهدویت

صندلی خودرو
مطلب قبلی آثار و برکات دعا برای امام زمان (عج)
مطلب بعدیعکس نوشته های متحرک (سری اول)
نظرات
نظر شما در مورد این مطلب چیست؟
ثبت دیدگاه